تأثیر مکتب فرمالیسم را پیش از این بر دیگر آثار دکتر شفیعیکدکنی دیدهایم؛ مثل «موسیقیشعر» و «صورخیال» که اساساً برمبنای نظریات فرمالیستها نوشته شده، نیز کتاب «شاعر آینهها» که به برجستهسازیهای زبانیِ سبکِ هندی با تمرکز بر بیدل دهلوی پرداخته و بر بنیادهای نظریِ فرمالیسم روس استوار است و اینک «رستاخیز کلمات» اثری است که منحصراً به آرا و عقاید فرمالیستهای روس، ریشههای مبانیِ نظریِ آرا و آثارِ ایشان و بهطورکلی به صورتگرایی پرداخته است.
از نکات جالب توجه در این کتاب، توجه به مسألهای است که در جای دیگری آن را ندیدهام و آن، توجه به خاستگاهِ طبیعیِ فرمالیسم و مبانیِ فکری و نظری فرمالیستهاست. دکتر شفیعیکدکنی در این کتاب، عدم اتکای نظریهپردازانِ روس به فلسفهای غنی و متعاقباً توجه به سطوح و ساختمانِ ظاهریِ مسایل و پدیدهها را دخیل بر طرز تفکّرِ ایشان و توجهِ آنان به ساختار میداند، نیز در همین راستا، بهدقت به بررسیِ توجهِ آنان به پدیده «ماشین» و عظمت و شکوهِ این وسیله نزدِ آنان و تأثیرِ ساختمانِ این وسیله بر ارگانیزاسیونِ نظریِ ایشان پرداخته است.
اصولاً از نقاط قوت مباحث این کتاب، توجه به مبانیِ نظری و جهانِ اندیشگیای است که در پسزمینه خلق آثار وجود دارد، نظیر اینکه تأثیر مکتبِ فکریِ اشعری را عاملی مهم در بسآمد بالای تصاویرِ حاصل از حسامیزی در اشعار مولوی دانسته و... . نظیر همین نوع نگاه دکتر شفیعیکدکنی را میتوان در کتاب «با چراغ و آینه» و در فصلی با عنوانِ «تصاویر جدولضربی/ آسیبشناسیِ نسلِ خردگریز» پیگرفت که در آن به زمینههای فرهنگی و اجتماعیِ تأثیرگذار بر برخی شیوههای تصویرسازی پرداخته است.
آشنایی زدایی گل سرسبد فرمالیسم
شفیعیکدکنی در «رستاخیز کلمات» به آشناییزدایی، انواع آشناییزدایی و نسبی بودنِ میزانِ آشناییزدایی برای مخاطبانِ متفاوت پرداخته، نیز نسبی و متغیر بودنِ وجهِ انگیزشِ عناصرِ آشناییزدا را موردِ بررسی قرار داده است. وجهِ غالب، انگیزش، مایگان، تکاملِ تصویری، جادوی مجاورت و... از دیگر مباحث مهم این کتاباند که آشناییِ بیشتر و عمیقتر با آنان برای تمامیِ اهلِ ادب ضروری به نظر میرسد. نیز در این کتاب به معرفیِ فرمالیستها و آرا و عقاید و آثارشان با رعایت سلسلهمراتب پرداخته شده و در بخشهای پایانیِ کتاب، با نظری به جلوههای خلاق در بدیعِ فارسی و تطبیقِ آنها با نظراتِ فرمالیستها، آنها را از حیثِ داشتن یا نداشتنِ دو جنبه موسیقایی و تداعیگری، عمدتاً به دو گروهِ صنایع مفید و غیرمفید تقسیم کرده که به نظر میرسد مد نظر قرار دادنِ این بخش از کتاب میتواند بخشِ قابلِ توجهی از صنایعِ ادبی را از دایره انتفاع خارج کند.
شفیعیکدکنی در این کتاب، تحلیلِ جامعی از هنرسازهها (device) ارایه کرده و هنرسازهها را مجموعه عواملِ برجستهساز زبان شعر دانسته، یعنی همان عواملی که پیشتر در کتاب ارزشمند موسیقیِ شعر، آنها را به دو گروه عمده زبانشناسیک و موسیقایی تقسیم کرده بود.
از بحثهای بسیار مهمِ کتابِ رستاخیزِ کلمات، مطلبی است که در بخشی به عنوانِ «حدیث حاضر و غایب» به آن پرداخته شده. شفیعیکدکنی در این بخش، در حقیقت به نسبی بودنِ دریافت هر مخاطب از اثر ادبی پرداخته و نشانِ داده که دریافتِ هر مخاطبی از یک اثرِ ادبی، با هر درجه از آگاهی که دارد، متفاوت، نسبی و متغیّر است و با بالا رفتنِ آگاهیهای مخاطب، جلوههای غایب، یکی پس از دیگری در برابرِ او ظاهر میشوند. در توضیح بیشتر، میتوان به مثالی که دکتر شفیعیکدکنی آورده، استناد کرد. ایشان معتقدند مخاطبی با سطح آگاهیهای نسبی، وقتی بیت «تا بغایت رهِ میخانه نمیدانستم/ ورنه مستوریِ ما تا به چه غایت باشد» را میخواند، یک لایه معناییِ این بیت در برابرش آشکار میشود، امّا همینکه میفهمد «غایت» نامِ پرچمی بوده که بالای میخانهها نصب میکردهاند، یک لایه معناییِ دیگر، که تا پیش از این برای او غایب بوده، در مقابلش ظاهر میشود.
وجه غالب؛ مسأله این است
پرداختن به مسأله «وجه غالب» نیز از بحثهای جالب توجه این کتاب است. شفیعیکدکنی در این کتاب، وجه غالب را از گستردهترین مفهومِ آن در مقیاسِ یک سبک یا مکتب، تا محدودترین مفهوم آن در مقیاسِ یک سازه زبانی یا یک صورتِ خیال، در ارتباط مستقیم با ساختار اجتماعی و فرهنگیِ هر دوره میداند و معتقد است که عاملِ ایجاد، تداوم، یا عدمِ تداوم و کنار رفتنِ وجه غالبها، زیربنای اجتماعی و فرهنگی است و مثلاً شرایطِ اجتماعی خاصی موجبِ بالا رفتنِ بسامد کاربرد استعاره در شعر میشود و رواج و رونقِ هر یک از غالبهای شعری، وابسته به شرایط فرهنگی و اجتماعی است. نیز شفیعیکدکنی معتقد است که وجه غالبها هرگز به طور مطلق از میان نمیروند، بلکه با تغییرِ ساختارهای فرهنگی و اجتماعی، جای خود را به وجوه دیگر میدهند و باز با فراهم شدنِ شرایط فرهنگی و اجتماعیِ سابق، دوباره روی کار میآیند. به عنوان نمونه میتوان به مقبولیت دوباره قالب غزل پس از سالها توجه و اقبال به شعر سپید و نیمایی اشاره کرد. از دیگر بخشهای این کتاب، بخشی است که در آن به ردهبندی قصههای عامیانه و متلهای فارسی بر مبنای تقسیمبندیِ ولادیمیر پراپ در «ریختشناسیِ قصههای پریان» پرداخته شده. مباحثِ این بخش، عقاید و آرای فرمالیستها را در وسیعترین شکلِ خود که تعمیمِ یک ساختارِ واحد بر آثارِ متکثر است، به خوبی تحلیل میکند و با بررسیِ نمونههایی چند، به ریختشناسیِ واحدی از قصههای عامیانه و متلهای فارسی میرسد.
۱۰ مرداد ۱۳۹۲ - ۰۳:۰۸
کد خبر: 142191
گروه هنر- لیلاکردبچه -«رستاخیز کلمات» عنوانِ یکی از آخرین آثارِ تألیفیِ دکتر محمدرضا شفیعیکدکنی است . این اثر ارزشمند که در پانصد و چند صفحه به زیور طبع آراسته شده، درسگفتارهایی است درباره نظریه ادبی صورتگرایانِ روس.
نظر شما