حرف نو

فرهنگ هنر و ادبیات

حرف نو

فرهنگ هنر و ادبیات

کبریت اختراعِ مادرم بود !

گفت وگو با علی باباچاهی


نگاه: علی باباچاهی هرازگاهی به انتشارات نگاه سر می زند. گاهی برای چاپ مجموعه شعر وگاه برای انتشار کتاب های انتقادی اش. اما بعضی وقت ها هم می آید تا سری به ما بزند و دلی تازه کنیم . چند روز قبل که باباچاهی  به دفتر نگاه آمد  نشستیم و کلی ازدیروز و امروز خودمان و شعرحرف زدیم . فرهاد خاکیان دهکردی نویسنده جوان و منتقد فعال این روزهای مطبوعات هم در جمع ما بود، او فرصت را مناسب دید تا  چند سوال اساسی در باره شعرازباباچاهی بپرسد واو هم درکمال خوش رویی به همه سوالات پاسخ داد.
آن چه در سایت خبری تحلیلی انتشارات نگاه می خوانید گفتگوی کوتاه فرهاد خاکیان دهکردی با علی باباچاهی است .

ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید

محمدرضا محمدی آملی


گفتگوی اختصاصی انتشارات نگاه با علی باباچاهی

ادامه مطلب ...

گفت‌وگو با لیلا کردبچه

               

فرهنگخانه- سینا علی‌محمدی: لیلا کردبچه از معدود شاعران جوان و شاید هم تنها بانوی شاعر حال حاضر کشورمان باشد که ادبیات را در ۲ حوزه آکادمیک و آفرینش خلاقانه به صورت مستمر و جدی دنبال کرده است.

او در حالی که ۲ مجموعه شعر سپید را همراه با حاشیه‌ها و سر و صدای زیاد منتشر کرده است، همزمان در فکر دفاع از پایان‌نامه مقطع دکتری ادبیات با موضوع «زبان در شعر معاصر» است. با توجه به سطح تحصیلات و همچنین رویکرد آوانگارد و متفاوتش به شعر سپید، بسیاری از او به عنوان جدی‌ترین بانوی شاعر در دهه پیش رو یاد می‌کنند؛ شاعری که هم عاشقانه خوب می‌نویسد و هم آنقدر تعهد اخلاقی و اجتماعی دارد که در بخش مقاومت کنگره شعر دفاع مقدس مورد تجلیل قرار گیرد. انتشار کتاب «حرفی بزرگتر از دهان پنجره» توسط انتشارات فصل پنجم بهانه‌ای شد تا پای صحبت‌های لیلا کردبچه بنشینیم.
ادامه مطلب ...

شعر مدرن هدیه شعر دهه ی هشتاد




فرهنگخانه: حافظ موسوی در ارزیابی شعر دهه‌ی ۸۰ گفت: در زمینه‌ی شعر مدرن، دست خالی به دهه‌ی ۹۰ نرسیده‌ایم.

 

این شاعر  عنوان کرد: اگرچه دهه‌بندی جریان‌های ادبی امری کاملا قراردادی است و لزوما به این معنا نیست که در هر دهه باید اتفاق خاصی بیفتد و در پایان دهه سرانجام آن مشخص شود، با این حال اگر بخواهیم به دهه‌ی ۸۰ که به عنوان یک مقطع زمانی پشت سر گذاشته‌ایم، نگاه کنیم، به نظر من، در زمینه‌ی شعر مدرن دست خالی به دهه‌ی ۹۰ نرسیده‌ایم.

 در ادامه بخوانید







گفت‌وگو با ایرج پارسی‌نژاد

 

 فرهنگخانه :ایرج ‌پارسی‌نژاد استاد بازنشسته‌ی دانشگاه توکیو و استاد پاره‌وقت دانشگاه یو سی ال ای است که مجموعه‌ی چندجلدی «تاریخ نقد ادبی» به کوشش او منتشر شده است.

 

 

این گفت و گو را در سامانه فرهنگخانه بخوانید

      http://www.farhangkhane.ir/literary/8956-l-r.html

کتاب سازی ادبی؟!!

کتاب سازی ادبی مفهومی جدید است که همزمان با روی کار آمدن دنیای چاپ و انتشار رواج و گسترش یافته است. کتاب سازی معانی و مفاهیمی چندگانه دارد که گاه تشخیص درست از نادرست دشوار می نماید.

 کتاب سازی ادبی در سالیان اخیر با رواج صنعت چاپ، گسترش چشمگیری داشته است. تشخیص این که آن چه در این مجموعه در کنار هم گرد آمده آیا صرفاً هدفی جز کتاب سازی یا یک درآمد نداشته، کمی دشوار و ابهام آمیز است. آیا براستی هرآنچه به عنوان مجموعه ی شعر شاعران یا داستان ها یا مجموعه مقالات یا یادنامه ها و امثال آن ها چاپ می شوند زیر مجموعه کتاب سازی قرار می گیرند؟ در زمینه انتشار کتاب سازی چندین عامل برای تشخیص وجود دارند.
-اول هدف و انگیزه جمع آوری مطالب اعم از شعر، داستان، مقاله یا نقد
-دوم نحوه و معیار و ملاک انتخاب از میان انبوه نوشته و شعرها
- سوم افرادی که اقدام به جمع آوری و تدوین چنین آثاری می کنند.
اگر هدف و معیار مشخص جمع آوری کننده، ارزشمند و ارجمند باشد طبعا اطلاق نام کتاب سازی بر آن کتاب ناپسندیده است، زیرا ضرورت دارد که گاه بخصوص در عصر حاضر برای سهولت در دسترسی و عدم اتلاف زمان، فرضاً بهترین شعرها یا داستان های صد سال اخیر را به منظور در دسترس قرار دادن کتاب خوانان گرد هم آوریم.

"صادق رحمانی"،" انسیه موسویان" و " محمد سعید میرزایی" در این باب سخن می گویند.   

انجمن های ادبی

شعرخوانی در محافل و مجالس، سنتی دیرینه در فرهنگ ایرانی- اسلامی است. شاید بتوان نخستین مجالس شعرخوانی را در بازار عکاظ عرب جستجو کرد که شاعران شعر خود را می خواندند و گروه دیگر به نقد و ارزیابی آن می پرداختند. این سنت از دیروز تا امروز برای ما باقی ماند. در این نوبت " بدالرضا کوهمال جهرمی"، "مریم اسلامی" و "روزبه فروتن پی" در این باره سخن می گویند.

سنت شعرخوانی در محافل قدمتی به درازای تاریخ پیدایی شعر دارد. از آن زمان که شعر در سرزمین ما پیدا شد، شعرخوانی نیز پدید آمد و شاعران گروه گروه در مجامع و مجالس مختلف گرد هم آمدند و ضمن شعرخوانی به نقد و ارزیابی آن پرداختند. این سنت از گذشته تا امروز تداوم یافت و هر روز بر تعداد آن افزوده گردید. اما شکل برگزاری و حضور افراد و نحوه ی نقد و ارزیابی آن متفاوت بوده است. با این وصف آیا همه ی انجمن ها و محافل ادبی در رشد و پویایی هنر شاعرانه به یک میزان مؤثر بوده اند؟ و آیا به راستی انجمن های ادبی، انجمن های آموزشی اند یا انجمن های پژوهشی و یا هیچ کدام؟ و چه کسانی می توانند متولیان راستین انجمن های ادبی باشند؟ و در دنیای امروز که فضای الکترونیک بسیار پویاست آیا انجمن های ادبی اینترنتی می توانند جانشین درستی برای انجمن های ادبی دیروزین باشند؟ پاسخ به این سؤالات را در گفت و گوی ما با کارشناسان این برنامه خواهید شنید

http://www.iranseda.ir/FullItem/?g=588241

وضعیت شاعران در بحران امروز

بحران امری محتمل در هر پدیده ای است. این پدیده گاه در عرصه ی فرهنگ، اقتصاد، اجتماع و یا هنر بروز می کند. بحران معلول رفتارهای نابسامان و دگرگونه ای است که در یک نظام به وجود می آید.

در عرصه ی هنر گرچه ساختارشکنی و خروج از نرم های معمول زمان امری طبیعی است، اما گاه این خروج به منزله ی سقوط همه ی ارزش های تثبیت شده ی قبلی است. زمانی که هنرمند می خواهد فردیت تمام شده ی خود را در عرصه ی هنر به نمایش گذارد پایبند نشدن به اصول و هنجارهای معمول و مرسوم زمینه های بروز بحران را فراهم می کند.
در زمینه ی شعر امروز فارسی، بخصوص در دهه ی هفتاد این بحران به شکل کاملا مشخص هویداست. جمعی از شاعران جوان برای این که طرحی نو دراندازند، ناگزیر تعادل و تناسب نظام زیبایی شناختی شعر را به هم ریختند و ترکیبی جدید از آن عرضه کردند. این نظام جدید زیبایی شناختی گاه به گونه ای بود که هیچ نسبت مشخصی با مقوله ی هنر و زیبایی نداشت. از همین روست که جماعتی از شاعران و خوانندگان جدی شعر آن چه را که در دهه ی هفتاد و هشتاد در زبان فارسی به عنوان شعر عرضه گردیده را خارج از نرم زیبایی شناسی شعر می دانند و معتقدند که این جماعت به دلیل عدم ارتباط با گذشته ی فرهنگی و اطلاع نداشتن از مبانی زیبایی شناسی شعر، محصولی را که به نام هنر شاعرانه عرضه کرده اند فاقد زیبایی است و از عرصه ی شعر خارج است. اما گروه دیگر بر این باورند که شاعران جوان دهه ی هفتاد و هشتاد به دلیل زیر و رو کردن نظام های سنتی زیبایی شناسی طبعا آن چه عرضه کرده اند غریب و غیر قابل فهم به نظر می رسد. به هر صورت در شرایط کنونی شعر ما با بحران مخاطب روبروست. بحرانی که روز به روز فاصله ی خواننده با شعر را بیشتر می کند. 

در لینک زیر گفتگوهایی را می شنوید با آرش شفاعی/علی دهباشی/بهروز یاسمی 

http://www.iranseda.ir/FullItem/?g=582684

چگونه شاعر شدیم؟

ایران سرزمین شعر و شعور است. شعر با لحظه لحظه ی زندگی ایرانیان گره خورده است. بزرگترین متکلمان و مفسران اسلامی نیز کلام خویش را با عطر شعر فارسی در آمیخته تا با اعجاز خیره کننده و خیال آفرین زبان شعر، پیام خود را به مخاطب برسانند.

از دیروز تا امروز صدها و هزاران نفر جان خویش را با شعر آمیختند تا چگونگی ادراک و دریافت خود از جهان را در کلام شاعرانه به تصویر بکشند. این تجلی به گونه ای در یکایک لحظات زندگی انسان نشان دارد. انسان عامی و عادی قصه، مثل و متل خویش را با شعر پیوند می زند و انسان عالم و عاشق نیز برای رسوخ بیشتر در دل و جان مخاطب کلام خیال انگیز و شورآفرین شعر را برمی گزیند، اما به راستی چه عواملی زمینه های بروز و پیدایی شخصیت شاعرانه را فراهم می کند؟ آیا این شرایط در همه ی زمان ها و مکان ها برابر است؟ آیا شرایط اجتماعی در شکل گیری شعر و شاعر مؤثر است؟ آیا مسائل مادی و اقتصادی در شاعر شدن یا نشدن صاحب ذوق تأثیر گذارند؟ و آیا می توان از شانس تاریخی به عنوان مهم ترین عنصر تأثرگذار در شگل گیری شخصیت هنری شاعر یاد کرد؟ این ها بخشی از سؤالاتی است که مهمانان این برنامه آقایان " مصطفی محدثی خراسانی"،" محمد جواد محبت"،" ایرج قنبری" و " خالق گرجی" به آن ها به اجمال و اختصار پاسخ گفته اند. 

http://www.iranseda.ir/FullItem/?g=575970

آرش کمانگیر شعر امروز

سیاوش کسرایی شاعری را در قالب کهن آغاز کرد اما با منظومه بلند آرش کمانگیر نام خود را بر صفحه شعر امروز فارسی ماندگار کرد. شعر کسرایی، شعر شور، شعور و خون است. او ساده ترین مضامین اجتماعی را با عمیق ترین تصاویر می آمیزد و شعری اعتراض آمیز می سراید.

سیاوش کسرایی در سال 1305 در اصفهان به دنیا آمد. اما خانواده او پس از چندی به تهران آمدند. او پس از گذراندن دوران ابتدایی در مدرسه ادب به دبیرستانِ نظام رفت و بعد ازآن راهی دبیرستان دارالفنون شد.
سیاوش شاعری را با سرودن چهارپاره گویی و شعر قالب های کهن دیگر آغاز کرد اما به زودی به قالب های نوقدمایی توللی وار روی آورد و مدتی بعد به راهِ نیما یوشیج رفت.
کسرایی در دهه 1330 آرام آرام شعرهایش را در مطبوعات انتشار داد و با سرودن منظومه ی آرش کمانگیر نام و آوازه یافت. شعر سیاوش در دهه رنگ و بوی سیاسی گرفت و انسان به عنوان محوری ترین موضوع شعر قرار گرفت. انسانِ رنج دیده و زحمت کشیده که بیداد زمانه بر او ستم روا می داشت و شاعر می کوشید در شعرهایش بخشی از آنهمه ستمِ زمانه را در شعرش تصویر کند، از همین رو گاه برخی از اشعارش به مرز شعار نزدیک می شود اما خوب می داند که میان شعر با شعار فاصله ی بلندی است. سیاوش کسرایی در شعرهایش چشم به آینده دارد و علیرغم مهدی اخوان ثالث که در زمستان فریاد نومیدی سر می دهد، او امیدوارنه از آرش می گوید که می تواند یکبار دیگر مرز ایران و توران را مشخص کند.
سیاوش کسرایی در 19 بهمن 1374 زندگی را بدرود گفت.
برای شنیدن صدا مربوط به همراه موسیقی به لینک زیر مراجعه کنید 

http://www.iranseda.ir/FullItem/?g=563559