شعر کوتاهی از بیژن جلالی
از مجموعه ی شعر خاک ، شعر خورشید
چقدر ساده است خراب شدن دنیایی
و ویران شدن ستاره ها
و شکستن شاخه درختان نور
چه غم انگیز است این خراب شدن
چه تاریک است این شکستن شاخه ها
چه وحشت زا است این ویران شدن
چه خنده دار است شکستن قلب ها
چقدر معمولی است مردن آرزو
و رفتن به سوی مرگ
چقدر طبیعی است
سلام آقای محمدی . کار قشنگی بود . ممنون . هر وقت تونستید به وبلاگ من سر بزنید . من اول و پانزدهم هر ماه به روزم . موفق باشید .
با سلام ! سیزدهمین جلسه ی انجمن مجازی با نقد و بررسی اشعار مریم حقیقت از تاریخ دوشنبه 29 بهمن تا دوشنبه 13 اسفند 86 در حال برگزاری است . منتظر دیدار و نقد و نظر شما فرهیخته ی گرامی هستیم.
سلام دوست عزیزآقای محمدی
اگرچه خبری از شما نشد دیگر اما ...
در ادامه مجموعه مطالب شعر امروز علیه شعر امروز (2)
بررسی شعر عر عر عرعر بی
علی عبدالرضایی در حمام تنهاا آواز می خواند
رادیو بی بی سی و کرشمه های عربی
وضوح درشعارهای عرعرعریان این متن ، نه شعر، که حتی آثاری از ضد شعر را نشان مخاطب نداد چراکه حتی برای شکستن بعضی نگره های آشناهم قلمی بر نمی دارد(خنثی)!
دراین متن، موجود بسیار آشنای شبنامه های سیاسی ، همراه با زبان بازیهای غیر ضروری کولاک می کند!!!! تن نمایی های عریان متن با وضوح وحشتناکی به ایستگاهی می رسد که سالها ست واگن های دیگرتران در سر سرای آن لنگر انداخته وبه گواه نوشته های دهه ی هفتادیها از نفس افتاده است.!
بااحترام هجوووووووووووووووووم به روز شد و منتظر حضور و نظر جنابعالی است.[بدرود]
فقط شعر از من می بینید با همان چشم هایی که هیچ وقت مرا نمی بینند...
به روز کردم و منتظرت می مونم ...[چشمک]
هم زیستی شاعرانه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کاش بیش تر توضیح می دادید تا بتونم از نظراتتون بیش تر استفاده کنم.