نگاهی به مجموعه شعر بیا گوشماهی جمع کنیم
علی باباچاهی نشر ثالث 1392
محمدرضا محمدی آملی
شعر کوتاه سابقهای بهاندازه تاریخ سرایش شعر فارسی دارد. نخستین سرودههای پارسی شعرهای کوتاهی بودهاند. شاید قدیمیترین شعر کوتاه فارسی دری بعد از اسلام این شعر کوتاه باشد: کور خمیر آمده/ خاتون/ دروغ کنده. بعدها هم شعرهای کوتاهی با نامهای رباعی و دوبیتی و تک بیتی و ترانک و طرح و نوخسروانی و سهگانه سروده شدهاند و در روزگار ما هم شاعر جوان بدون اینکه شعر، تجربه زندگی آنها شده باشد با تجربه فرهنگیهایکوی ژاپنی سروده و نوشته تا شاید بتواند شبیه باشو و... دیگران شود. بیا گوشماهی جمع کنیم شامل 216 شعر کوتاه علی باباچاهی است که به تازگی نشر ثالث آن را منتشر کرده است. این شعرهای کوتاه را باباچاهی با هوشمندی شعرک مینامد و هیچ اصراری ندارد تا تجربههای شاعرانه خود را با شاعرانی قسمت کند که به لحاظ درک و دریافت شعری در یک سو قرارندارد.
منتشر شده در روزنامه آرمان یک شنبه 13 مرداد 1392
هایکو دارای بنیانهای معنوی است و رویکرد او به دامن طبیعت بر اساس نوعی نگرش دینی و معنوی شکل میگیرد. به قول دوست دانشورم منصور مومنی: آنچه شاعر ژاپنی درهایکو از طبیعت بیان، تقدیس و کشف میکند، فقط صورت زیبای ظاهر نیست، دنیایی از تجربه زیست معنوی پشت آن قرار دارد و سعی شده است که منتقل شود. بر همین مبنا و شناخت است که باباچاهی با درایت معتقد است کههایکو بر زیستی ناب و نادر درنگ دارد وهایکو کاملا در کار پرده برداشتن بین جان وجهان است.
به همین دلیل شاعر نام شعرهای کوتاه خود را شعرک مینامد. اما بسیاری از شاعران جوان هر شعر کوتاه سه سطری را با افتخارهایکو مینامند.هایکو شعر ایرانی نیست و با مبانی ذهنی و زبانی شعر فارسی همگون و هماهنگ نیست. باباچاهی به این مهم پی میبَرد و تلاش میکند تا در ادامه سنت کوتاهسرایی شعر فارسی، شعرهای کوتاهی بسراید. به باور شاعر هایکو معطوف به راهی هم نیست، به عینیت اشیا نیز بیتوجه است: با اشکال مختلفی / قرار ملاقات دارم / با اشکالی که نمیدانم / چه شکلیاند!؟
شعر کوتاه در زمان و زمانه ما که عصر سرعت و شتاب است مورد اعتنا بیشتری قرار گرفته است و در سالیان اخیر به نامهای مختلف هم شاعران به کوتاه سرایی روی آوردند و هم خوانندگان دنیای جدید که در نوعی سردرگمی و عدم آرامش زندگی را سپری میکند این نوع شعر را پسندیدهاند؛ به قول باباچاهی: تو خیلی دشواری: / شعر ساده / مخاطب آماده.شعرهای کوتاه باباچاهی خواندنی است.
شعرهای بلند در مسیر خواندن تجربیات مختلفی از زندگی انسان امروز را تصویر میکند اما شعرکهای او به دلیل نبود امکان فضاسازی بلند ،قابل قبول به نظر میرسد. درشعر کوتاه امکان سیال بودن زبان وجود ندارد از این رو بازی زبانی در این دسته شعرهای باباچاهی به شدت تقلیل مییابد. حتی زمانی که به فکر این بازیهاست این امکان محقق نمیشود:با زبانم / بازیهای زبانی میکند / فلفل قرمز.
باباچاهی شاعری است که تجربههای مختلف شاعرانه را از سال 1346 تاکنون پشت سر گذاشته است. تحول و تغییر در نظام زبانی که منجر به معناهای گونه گون شده ناشی از نوعی ادراک شاعر در پیوند با هستی است. برخی شاید با نوعی تعمد خود را شاعر پست مدرن بدانند یا ادای شاعرانی را در آورند که میخواهند با نگاهی کثرت گرایانه زندگی شاعرانه خود را معنا دهند. اما من بر این باورم که جدای از ارزشهای زیبایی شناسی شعر او، باباچاهی شعر را در موقعیت میسراید این موقعیت، بر اساس نظام گوناگون جهان امروز شکل میگیرد. دست نمیزد به خودش/ پروانه/ پرپر که شد/ چه کند؟
شعرهای کوتاه، تجربه متفاوتِ شاعر در رویارویی با زبان و جهان است. او سهم خود از دیدن و ندیدن را به حداقلها تقلیل میدهد تا درجهانی که امکان بروز هرنوع درازگویی نیست بتواند با این فضا همراه باشد .قصد ندارد که بترساند/ پرندگان را در باغ / کلاه حصیری من. تجربه شاعرانه باباچاهی در شعرهای کوتاهش مانند تجربیات زندگی او فراوان وگونهگون است. او هم به مفاهیم زندگی انسان توجه میکند و آن را به نمایش میگذارد و هم به مصداقهای عینی وجود در جهان تمایل نشان میدهد. نگرش تغزلی، نگرش فلسفی، نگرش طبیعت گرایانه و نگرش اخلاقی دراین دسته از شعرهای کوتاهِ باباچاهی دیده میشود. رویارویی باباچاهی با آدمیان و زندگی و جامعه برخوردی طنزآمیز است.
انگار او هیچ چیز را جدی نمیبیند. در رفتار و گفتار روزانه او نیز این رفتار طنزآمیز کاملا هویداست. او در همه رفتارهای روزانه خود نگاهی طنز آمیز دارد. این رفتار در زبان شعرهای کوتاه نیز حضور دارد. شاید بیاغراق بخش زیادی از شعرهای کتاب بیا گوشماهی جمع کنیم روایت طنزآمیز شاعر در رویارویی با پدیدههای بزرگ و کوچک زندگی است. این هم نوعی زندگی است: / پا گذاشتن / روی دُمِ مار. یا در شعری فراموشی سنت را به زبان طنز بیان میکند. کوزه نیشابوری/ اسم خیام را/ نشنیده بود.
در شعرهای کوتاه امکان فضاسازی و اجرایهای مختلف زبانی نیست. یا شاعر کمتر مجال مییابد تا با تمهیدات و مقدمات مضمون را به فرم دلخواه در آورد. شاعرِ شعرهای کوتاه، در سه یا چهار سطر همهاندیشهها، احساسات و تخیلات را با حداقل حروف و کلمات به زبان شعر میسراید. و این مهم زمانی سختتر میشود که شاعر بخواهد از زمان و زمانههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، شاعرانه به زبان طنز انتقاد کند.
در این شعر کوتاه علیه خرد به زبان طنز میستیزد:عقل درستی دارد / قاصدکی که / به دنبال باد / میدود. شاعر در این کتاب هم با معشوق، هم با طبیعت، هم با پرندگان، هم با خیابان و اتوبان، وهم با خواننده شعرهایش رفتاری انتقادی و طنز آمیز دارد. رفتار طنزآمیز باباچاهی در شعرهای کوتاه طنزآمیزِ این کتاب در تقابل، تضاد و تناقض امور مختلف هستی شکل میگیرد. تناقضی که در درون خود راه به سوی شعر شدن دارد. به همین دلیل گاه شعرکهای این کتاب با بهرهگیری از همین تناقضها به سوی ساحت چندمعنایی راه میبرد و شاعر ناآگاهانه به سوی جهان جدید گام بر میدارد:گریه نکن / به گوری که / فعلا / مرده ندارد.