محمدرضا محمدی آملی
نگاهی به مجموعه شعر به رویای ما شلیک می شود
سروده محمود معتقدی
به رویای ما شلیک میشود تازهترین مجموعه شعر محمود معتقدی است که از سوی نشر امرود روانه بازار کتاب شده است. این کتاب شامل 95 شعر کوتاه عاشقانه به روایت زبان استعارهای است که میخواهد پیوندی میان آن حاضر غایب با جهان پیرامونی برقرار کند.
ادامه مطلب در روزنامه آرمان شنبه 18 خرداد 1392
به رویای ما شلیک میشود کنایهای به نبود روایت عاشقانه در زندگی روزانه است. فرصت برای رویاهای باقی مانده نیست. انسان بیرویا انسانی مرده و درمانده است. آدمی با رویاهایش زنده است.
شاعر زلفش را با رویا هایش گره میزند اگر این رویاها آسیب ببینند جهان تازهای به وجود نخواهد آمد. شاعر با رویاها دنیای تازهای برای خود و خواننده میآفریند. جهان شعری محمود معتقدی مجموعهای از عناصرطبیعت و انسانهای ناشناختهای است که در هیاهوهای هیاهیچ، گنگ و گیج زندگی میکنند. انسانها در شعر او دارای مفهوم مشخص و متعینی نیستند.
کثرت این انسانها در شعر وی سبب میشود که خواننده به یک تصویر واحد از انسان عاشق یا معشوق دست نیابد. او روایتگر انسانی است که درهمه مکانها و زمانها بهگونههای مختلف حضوردارد. شاعر در هر شعرش ناخودآگاه به تجلی بخشی از زندگی این انسان در فضای شهری میپردازد. این ویژگی در شعر شاعران سنتی دیده نمیشود. تصویر آنها از انسان عاشق یا معشوق تصویر واحد و یگانهای است که در همه شعرها تکرار میشود اما معشوق شعرهای معتقدی کلیتی درک ناشدنی است که در کلانشهرهای جهان تصویری گنگ و مبهم دارد و در هر شعرش یک تصویر از معشوق دیده میشود.
شعرهای کتاب به رویای ما شلیک میشود رویکردی عاشقانه دارند. اما بهدلیل تکثر دنیاهای به وجود آمده زبان در خدمت یک امر نیست تا تابعی از یک معنای مشخص عاشقانه باشد. زبان شاعر با جهان او در ارتباط است این جهان عاشقانه از نوع معمول و مرسوم نیست و براساس ارتباط دال و مدلولی شکل نمیگیرد. درشعرهایش یک سو عاشق و دیگرسو معشوق نیست.
تصویری که شاعر از معشوق بهدست میدهد بهدلیل کارکرد استعارهای زبان گنگ و ناشناخته است. و تصویری که درذهن خواننده باقی میکند کلی و مبهم است. معتقدی خود معشوق را نمیشناسد و با او در جهان خیالی تصرفی نداشته است به همین دلیل اگر بخواهد در یک سطر آن را توصیف کند شاید به فصل مشترک همه معشوقههای جهان معاصر نرسد. شاعر در تمامی شعرهایش از معشوقی سخن میگوید که در کنار او نیست بلکه او تجربه لحظات در عالم رویا بودن را بیان میکند.
این شکل بیان ناشی از نوع برخورد معتقدی با زندگی و هستی پیرامونی است که متکثر است و هر معشوقی را میتوان در آن گنجاند. جهان امروز جهان تکثرها و تنوعهاست. در میان انبوه نگاهها و رفتارهای انسان معاصر، معتقدی کوتاه و گذرا به یک رفتار و نگاه اشاره میکند.
او در شعرهایش خود را از انحصار تعریف و تحدید معنایی خارج میکند و هر خواننده به اقتضای دانش و منش شعری با او رابطه برقرار میکند. این نوع از رفتار شاعرانه در عین سودمند بودن و در انحصار یک نگاه نبودن دارای عارضههای معنایی است بهخصوص برای خواننده ایرانی که درصدد الگوسازی فرهنگی است. اگر خوانندهای بخواهد با خواندن شعرهای معتقدی به جمعبندی معنایی براساس الگوهای سنتی برسد به نتیجهای نمیرسد.
شاعر در هر لحظه یک رویکرد در برابر جهان عاشقانه دارد و از مجموع رویکردهای او در برابر کنشهای جهان یک تصویر گونه گون و متکثر که روایتگر زندگی انسان معاصر است بهدست میآید.عشق ! / کهنترین واژهای / که مرا / به عصرهای تو / میکشاند./ مسافر لحظههای غریب / چمدانت را / زمین بگذار !
به باور من معتقدی برای این که شعرش خواننده بیشتری داشته باشد باید به جزئیات انسان معاصر شعرش بیفزاید. شعرهایی که در به رویای ما شلیک میشود آمده است مانند دیگر شعرهای مجموعههای دیگر دارای کلیت زمانی است. انگار شعرها در خلایی حسی روایت شدهاند بیآنکه کسی با آن نسبت درستی بهم رساند.
زمانمند نبودن شعر معتقدی در عین حال که شعرش را اسیر تعلقات زودگذر زمانی نمیکند و به روزمرگی نمیکشاند اما از سوی دیگر معلق بودن و به زمانی وابسته نبودن نوعی تعلیق در دریافت را فراهم میکند و خواننده نمیداند به راستی او با انسان عصر خود چه رفتاری دارد.کنارحادثهای! / شبیه مردانی که عشق را / کودکانه میبینند /رودخانهای کوچک و / دستی که به دریایش میرسد / هنوز و همچنان / حکایت چشمان توست!
یکی دیگر از رفتارهای زبانی شعر معتقدی انتزاعی بودن اشیا و پیوستن به نوعی رابطه غیر ملموس با جهان پیرامونی است. گاه این رفتار به نوعی نظریه ادبی نزدیک میشود.گذر به حقیقت و زیبایی / کافیست / در هوای دلت چرخی بزن. شاعر برای خلق جهان جدید از جهان ناهمگون طبیعی و خیالی بهره میگیرد اگر ذهن شاعر از جهانهای موجود خیالی به سوی جهان فانتزی وانتزاعی روی بیاورد ارتباط او با جهان طبیعی کمرنگ میشود.
معتقدی در شعرهایش عموما به سوی این جهان گام برمیدارد و برای رسیدن به این فضای شاعرانه، استعاره به کمک شاعر میآید و چون در بنیان زبان استعارهای قرینههای ملموس و عینی مشابهت وجود ندارد فهم شعر دشوار میشود.
زبان معتقدی در این مجموعه و شعرهای دیگرش وامدار نوعی زبان استعارهای برای خلق جهان انتزاعی است به همین دلیل خواننده ارتباط پایدار و ماندگار با شعرهایش برقرار نمیکند. اما آن گاه که زبان او به سمت نوعی زبان تشبیهی با قرینههای موجود نزدیک میشود فهم شعرش در دنیای تازهای که قرینه جهان موجود است راحتتر شکل میگیرد. زیبا میشوی/ مثل درخت و/ گل داودی/ یا نرگسی که از پشت جادههای این سال/ بهدست تو/ میرسند/ چقدر شیبه آوازهای تو/ بودهام؟ شعرهای معتقدی درمجموعه شعر به رویای ما شلیک میشود بر پایه تبیین ساحت دو جهانی شکل میگیرد.
در بخش اول او جهان ساده را که قرینه جهان موجود است روایت میکند و در بخش دوم با زبان استعاره روایت دیگری از فضای متفاوت جهان دیگر خلق میکند (گاه برعکس) و این دوفضا دارای همسانیهای محسوس نیستند.مثلا در شعر جدی مینویسد:جدی جدی /بهانهای برای دوست داشتنات/ نبود و نیست/ مثل همیشه/ تو به آن سوی جاده/ میرانی و/ واژههای سربه زیر/ پشت خاطرههای تو/ ایستادهاند! تا بخش میرانی شاعر با ایجاد یک فضای ساده عاشقانه،خواننده در لذتی مشترک سهیم میکند اما وقتی فضا تغییر میکند و به سمت واژهها میرود خواننده با او همراه نمیشود.
حال اگر ادامه شعر را این گونه مینوشت: و من در انتظار آمدنت / زرد زرد زرد خواهم شد. چون بخش دوم ادامه همان فضای اول شعر است خواننده با این روایت ملموس احساس نزدیکی بیشتری میکرد. این ویژگی در اغلب شعرهای معتقدی وجود دارد. عدم همسانی دو فضا از دو جهان متفاوت عاشقانه با زبانهای متفاوت شاخصه سبک زبانی معتقدی است.
راستی چرا این کتاب فهرست ندارد؟